می کنم حمدت بفرمان تورب
یادکردی تومراباذکرشب
هم ملک باشی جهان رابی حدی
هم به قدوسی پری دربی شکی
عزتت باشدبجابی انتها
حکمتت محکم گرفته دربقا
چون به ابراهیم دادی یک ندا
خانه ات برپاکننداززمین تادرسما
گشته اندمشغول پیک ایزدی
تابه رفعت اوبرنددراین سری
دارندآنهازمزمه یارب ترا
وادی است اینجانماشهری بجا
امن کن اینجابرای بندگان
خانه بهرمردم است گفتی عیان
دورکن بت پرستی ازمن وفرزندمن
می شوندگمره کثیرمردمان دراین سخن
آنکه تابع من شوداوازمن است
آنکه عصیانم کندغفرورحمت ازتواست
کرده ام ساکن چوفرزندم به وادی
باشدآنجاغیرزرع دربیت نادی
کن دل مردم به سویت مبتلا
رزقشان ازاین ثمرهاپربها
شایدآنهاشکرشان باشدبجا
توعلیمی ازخفاودرجلا
حمدباشدمرترابخشنده ای درپیریم
هم به اسماعیل واسحاق توسمیع خوانیم
تومن وذریه ام راده قرار
دراقامه روی توگردم دچار
کن دعای من قبول ای خالقم
درحساب بخشاتو این تاب دلم
هم منوهم والدم هم مومنین
توببخشاصاحب یوم یقین
قدسیان گفتی بدین شوروقرار
خالقابخشاتومارازین شمار